معنی دو طرفه
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Reciprocal
فارسی به عربی
فارسی به آلمانی
Gegenseitig
فرهنگ عمید
منزل نهم از منازل قمر پس از نثره: نثره به نثار گوهرافشان / طرفه ز طرف دگر زرافشان (نظامی۳: ۴۶۱)،
شگفت،
[قدیمی] تازه، نو،
[قدیمی] خوشایند،
(اسم) [قدیمی] هرچیز نادر و شگفت،
[قدیمی] سخن ظریف و نیکو،
فرهنگ معین
(مص ل.) یک چشم به هم زدن، (اِمص.) خونریزی رگ - های قرنیه چشم که بر اثر ضربه وارد بر چشم عارض شود. [خوانش: (طَ فِ) [ع. طرفه]]
چیز تازه و نو و خوشایند، شی عجیب، شگفت آور، (ص.) معشوق، شعبده باز، حقه باز. [خوانش: (طُ فِ) [ع.] (اِ.)]
واژه پیشنهادی
گاله
نام های ایرانی
دخترانه، شگفت آور، جالب، عجیب
معادل ابجد
304